خلاصه داستان: دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه ی شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند…
خلاصه داستان: در طول جنگ جهانی دوم ، نوازنده تحسین شده لهستانی Wladyslaw با از دست دادن تماس با خانواده خود با مبارزات مختلفی روبرو می شود. با بدتر شدن اوضاع ، او برای زنده ماندن در ویرانه های ورشو پنهان می شود.
خلاصه داستان: «ماریون کرین» (لى) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین)، پولهاى کارفرمایش را میدزد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در «هتل بیتس» به دست جوانى به نام «نورمن» (پرکینز) که هتل را اداره میکند، به قتل میرسد…
خلاصه داستان: هنگامی که یک پیشخدمت یهودی با ذهنیت و پسرش قربانی هولوکاست می شود ، او از ترکیبی کامل از اراده ، طنز و تخیل برای محافظت از پسرش در برابر خطرات اطراف اردوگاه خود استفاده می کند.
خلاصه داستان: داستان در مورد فرمانده سپاه روم به نام مکسیموس (راسل کرو) است. زمانی که در حال جنگ با شورشی های شمال است امپراطور روم به دیدنش می رود و به او می گوید که می خواهد بعد از خودش او را امپراطور کند. پسر امپراطور که این قضیه را متوجه می شود پدر خود را به قتل می رساند و مکسیموس را به مرگ محکوم می کند ولی ...
خلاصه داستان: فیلم در محله ی فقیر نشین «شهر خدا» در حومه ریو دو ژانیرو پیش میرود. محله ای که هیچ قانونی در آن حکمفرما نیست و مافیا شهر را در دست دارد. شهر پر است از خشونت و مواد مخدر. داستان فیلم پیرامون زندگی دو کودک است که در این شهر بزرگ میشوند و هر یک مسیری کاملا جدا را در پیش میگیرند: یکی عکاس می شود و دیگری دلال مواد مخدر.
خلاصه داستان: مردی سرنگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است، یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام جان کافی که به اتهام قتل به اعدام محکوم شده...
خلاصه داستان: سهتن از سرسختترین جنگجویان تاریخ بشریت، یک مهاجم وایکینگ، یک نینجا در ژاپن فئودالی و یک خلبان جنگ جهانی دوم، در حالی که هر یک بهتنهایی قاتلانی بیرحم هستند، اما همگی در برابر دشمن جدیدشان، یعنی قاتل قاتلان، فقط شکار محسوب میشوند.