خلاصه داستان: شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود...
خلاصه داستان: کارآگاه پلیس سابق سانفرانسیسکو با شیاطین شخصی خود کشتی می گیرد و با یک زن زیبا و زیبا که او برای دنباله استخدام شده است ، وسواس می کند ، که ممکن است عمیقاً آشفته شود.
خلاصه داستان: داستان ایزابل و نیکولاس که نیمه گم شده یکدیگرند اما هرچه سرنوشت آنها را بههم نزدیک میکند، خانواده، اعتقادات و... آنها را از هم جدا میکنند.
خلاصه داستان: « کنجى واتانابه » ( شیمورا ) ، کارمند قدیمى بخش بایگانى شهردارى ، در می یابد که به سرطان معده مبتلا شده و بیش از شش ماه دیگر زنده نمیماند . او ابتدا میخواهد تا از آخرین روزهاى زندگی اش لذت ببرد ، اما این بی فایده است و « واتانابه » میمیرد . در مراسم یادبودش ، روشن میشود که پیش از مرگ یک زمین بازى براى بچه هاى محله ساخته است .
خلاصه داستان: در سال ۱۹۹۹، یک زرگر به زادگاهش بازمیگردد و این بازگشت خاطرات عشق تابستانیاش با یک خیاط را که ۲۵ سال پیش رخ داده، زنده میکند. با وجود اختلاف سنی میان آنها، او تصمیم میگیرد...
خلاصه داستان: «جو کابوت» مافيايي (تيرني) و پسرش، «نايس گاي ادي» (پن)، شش نفر گنگستر را استخدام مي کنند تا به يک صرافي الماس دستبرد بزنند. براي سارق ها ـ که هيچ يک، ديگري را نمي شناسد ـ اسم مستعار انتخاب شده: «آقاي سفيد» (کايتل)، «آقاي نارنجي» (رات)، «آقاي بور» (مدسن)، «آقاي صورتي» (بوشمي)، «آقاي آبي» (بانکر) و «آقاي قهوه اي» (تارانتينو). اما سرقت با مشکل مواجه مي شود...
خلاصه داستان: بعضی انسان ها گاهی اوقات روزهای بدی دارند، ولی هنری التمن (با بازی رابین ویلیامز) همه روزهایش بد هستند. او همیشه از دنیا و آدم هایش عصبانی است و زندگی شادی ندارد. وقتی هنری پیش دکتر شارون گیل (با بازی میلا کونیس) می رود، با بی صبری در مطب او می نشیند. شارون هم که اتفاقاً روز بدی را پشت سر گذاشته، به هنری می گوید که او آنوریسم مغزی دارد. این خبر هنری را عصبانی تر می کند و با داد و فریاد بر سر دکتر می خواهد بداند که چقدر وقت دارد.
خلاصه داستان: داستان پسر جوانی بهنام مل که به تازگی از کانون اصلاح تربیت به زندان بزرگسالان منتقل شده و منفور ترین زندانی استرالیا یعنی مارک شپرد، و زندانی دیگری بهنام وارن که بهزودی عفو مشروط میخورد، سعی میکنند به او راه و رسم زندگی را آموزش دهند.