خلاصه داستان: ژوان روی علاقهی شدیدش به معلم فرانسویاش مینویسد. مادرش و مادربزرگش ناخواسته این نوشتههای خصوصی را میخوانند. هر دو از محتوا شوکه میشوند، اما شیوایی قلم و داستان او را تحسین میکنند...
خلاصه داستان: «گوندو» ( میفونه ) مدیر تولید یك كمپانى كفش سازى ست. فرزند گوندو را مى ربایند و در قبال آزادی او تقاضاى پول هنگفتى مى كنند؛ اما خیلى زود معلوم مى شود كه به اشتباه فرزند راننده ى گوندو را ربوده اند...
خلاصه داستان: در زمان جنگ جهانی دوم پسری اهل بلاروس به کمک یک گروه غیرمسلح شوروی در مقابل نیروهای قدرتمند آلمانی جنگید.او که شاهد صحنه های وحشتناک جنگ بود پس از مدتی عقل خود را از دست داد...
خلاصه داستان: ژاپن، سال ۱۶۳۰، پس از پایان جنگهاى داخلى بسیارى از سامورایىها بىکار شدهاند. سامورایى جوانى ( ایواشیتا ) به امید لطف، سراغ طایفهى آیى مى رود و وانمود مى کند که قصد هاراکیرى دارد. اما، برخلاف انتظار، او را مجبور به این اقدام مى کنند. پس از آن پدرخوانده ى سامورایى ( ناکادایى ) که دخترش را نیز به همسرى او در آورده، براى انتقام وارد عمل مى شود.
خلاصه داستان: مردم فقیر یک دهکده که مدام توسط راهزن ها مورد هجوم قرار می گیرند، از یک سامورایی درخواست کمک می کنند. او ۶ سامورایی دیگر را جمع می کند و آن ها به مردم دهکده می آموزند که چطور از خودشان دفاع کنند و در ازای آن، مردم روزانه سه وعده غذایی مختصر به آن ها می دهند. فیلم زمانی به اوج خود می رسد که ۴۰ راهزن به دهکده حمله می کنند و...