خلاصه داستان: داستان درباره پسری به نام اچه و دختری به نام بابی است. اچه که دیگر با پدر و مادر خود زندگی نمی کند و بیشتر یک زندگی خیابانی را همراه با موتور سواری دارد عاشق یک دختر پولدار می شود و ...
خلاصه داستان: داستان یک مادر مجرد که بههمراه دو دخترش به تایپه میروند تا یک غرفه سوپرمارکت شبانه باز کنند، در حالی که باید با محل زندگی جدیدشان وفق پیدا کنند.
خلاصه داستان: یک زن جوان بعد از اینکه برای 27 مرتبه ساقدوش عروس بوده است مجبور است در عروسی خواهرش با مردی که او به شدت و پنهانی به او علاقمند است همین نقش را برعهده بگیرد.
خلاصه داستان: یک نوجوان نابغه در مکانی عجیب و غریب پر از کودکانی که به همان روشی که او به آنجا رسیدهاند، از خواب بیدار میشود و همه آنها مانند او دارای تواناییهای غیرمعمول هستند.