خلاصه داستان: داستانی امیدبخش از سه فصل از زندگی مردی معمولی به نام چارلز کرانتز را روایت میکند که شور عشق، درد فراق و ژرفای بیکران وجود آدمی را تجربه میکند.
خلاصه داستان: در آیندهای نه چندان دور، در میان جامعهای که دیوانهوار عاشق فناوری هستند، یک شرکت فناوری بزرگ به نام پگازوس، به زوجها این فرصت را میدهد تا از طریق رحم مصنوعی بچهدار شدن را تجربه کنند. در این میان زوجی جوان داستان هیجانانگیزی را آغاز می کنندو...
خلاصه داستان: کماندوهای نیروهای ویژه در حین عملیات توسط یک سفینه فضایی مرموز ربوده میشوند و پس از بیدار شدن، خود را در برابر یک نژاد بیگانه بیرحم مییابند که برای بقا با آنها مبارزه میکنند.
خلاصه داستان: تیم و اولیویا در آپارتمانی در هامبورگ بیدار میشوند و متوجه میشوند که تمام ساختمانشان دربها و پنجرهها با دیوارهایی از آجرهای مرموز و غیرقابل نفوذ مسدود شده است ...
خلاصه داستان: دو سال پس از خرابیهای مگان، سازندهاش، جما، برای نابودی آملیا، سلاح نظامی ساختهشده توسط پیمانکاری دفاعی که فناوری مگان را دزدیده بود، به احیای مخلوق بدنام خود متوسل میشود.
خلاصه داستان: وقتی مردیت انسان مصنوعی به عنوان همراه ویلیام بیوه سوگوار منصوب می شود، او طوری طراحی شده است که مانند همسر مرحومش رفتار کند. اما در مبارزه برای پایان دادن به بهره برداری هوش مصنوعی، یک سازمان تلاش می کند تا برنامه های او را خراب کند.
خلاصه داستان: در آیندهای نزدیک که فرزندآوری بهشدت کنترل میشود، ارزیابی هفتروزهی یک زوج برای بهدست آوردن حق بچهدار شدن، به کابوسی روانی تبدیل میشود.
خلاصه داستان: ”در اواخر قرن نوزدهم در لندن، رابرت انجیر، همسرش جولیا و آلفرد بوردن بعنوان دستیاران یک شعبده باز باهم کار می کنند. جولیا بر اثر یک تصادف در حین اجرا جان میدهد و رابرت، آلفرد را بخاطر مرگ همسرش سرزنش می کند و رابطه دوستانه بین آنها جایش را به دشمنی میدهد. بعد از مدتی هردو شعبده باز هایی مشهور، و رقبایی سرسخت برای یکدیگر می شوند و در اجرای یکدیگر خرابکاری می کنند. وقتی آلفرد یک حقه ناب را روی صحنه اجرا می کند، رابرت غرق در تلاش برای فاش کردن راز رقیبش می شود و این کار او عواقب غم انگیزی را به دنبال دارد.